نمایش عروسکی ایرانی
هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران-مبارک
دوردونه خیمه
مبارک بسیار متوجه مرشد است. مرشد او را به کلاس غیرانتفاعی میفرستد. بازیگوشی های کودکانه او در کلاس مرشد را به خشم می آورد. روزی از روزها شیپورچی خیمه جارمیزند که دیو سیاه وارد خیمه شده است. همه درها را می بندند اما مبارک دردانه خیمه از گفته مادر سرپیچی میکند و به دروغ می گوید که در را بسته است. دیو وارد خانه مبارک می شود. مادر مبارک را به اسیری میبرد تا برای او غذا درست کند ولباسهای دیو را بشوید. مبارک بزرگ شده، دانشگاه رفته و به دنبا ل دختری میگردد که با او ازدواج کند. یکی از همکلاسی های او با مبارک ازدواج میکند . پس از مدتی فرزندی به خیمه میآید بنام بشارت ...
خرید بلیط و تماشا