توسعه نمایش و امکان تولید خلاقانه آن به سود فرهنگ و جامعه است چنان چه در سیاستهای کلان فرهنگی کشور نیز آمده است از جمله مصوب چهارصد و پنجاه و هفتمین جلسه مورخ ۲۶/۱۱/۱۳۸۷ شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام میدارد که"هنر تئاتر از عناصر مقوم فرهنگی جامعه است که گسترش آن با توجه به بند ۱ و ۱۹ اصول سیاست فرهنگی به منظور اعتلای فرهنگی جامعه اسلامی ایران صورت میپذیرد." و این که"با توجه به بند ۲۴ از اصول سیاست فرهنگی، دولت موظف است شرایط مادی و معنوی لازم را برای گسترش و اعتلای هنر تئاتر انجام دهد." شاید لازم باشد از تمامی امکانات کشور برای توسعه بهره برد.
تاریخ نویسان تئاتر از افرادی یاد کردهاند که به عنوان وظیفه ملی و شهروندی حامی دستاندرکاران این حرفه بودهاند. به عنوان مثال در یونان کریگوسها(choragus) از طریق مسئولان، انتخاب میشدند و آنها حامیان مالی و تهیه کنندگان خصوصی! نمایشها بودند. در مقاطع مختلف میتوان در کشورهایی که میراث مانای فرهنگی نمایش را غنا بخشیدهاند، شاهد یک نوع واسطه بین تئاتر تمام خصوصی و تئاتر دولتی بود. اگر به ایران و نمایش سنتی نیز نگه کنیم، میتوانیم بخشهایی را ببینیم که به دلیل انگیزههای گوناگون در راه توسعه تئاتر و حرفهای بودن آن کوشیدهاند. شرکتهای سرمایهگذاری و تعاونی در روند کمک به تئاتر غیر دولتی در کشورهای سرمایهگذاری نیز موثر بودهاند. حتی در کشورهایی مثل آمریکا که دولت از طریق گرانت و اهدا به تئاتر کمک میکند بعضی از منتقدان دولت معتقد هستند که بخش خصوصی و قبل از دخالت مستقیم دولت امکان بروز تئاتر خلاق و پیشرو بیشتر وجود داشته است. اگر چه حمایت دولتی از نمایش هم مورد قبول بسیاری است و هم از منظر علمی واقعیت جامعه است اما شاید بتوان در راه رسیدن به تئاتر خصوصی مستقل از راههای غیر مستقیم برای جلب مشارکت عمومی و بخش خصوصی استفاده کرد. در بعضی از کشورها این مقاله پژوهشی تطبیقی است و به بررسی ایجاد زمینههای مناسبت که فقط دولت مستقیماً برگزار کننده و مالک اصلی نمایش در کشور نباشد، میپردازد.